دال سیزده سال دارد ، همه میدانیم به سن تکلیف رسیده اما هنوز حجاب را درک نکرده ، بیشتر حجاب برایش شبیه یک بازیست ، چادر نماز شنل است شال طوسی اش او را شبیه بازیگرهای سریال ها میکند ! می گوید دوست دارد
 بازیگر بشود ...
دال نه کوچک است نه بزرگ اما حجاب را نفهمیده ، مهمان ماست 
من مخالف ام با تذکر دادن به او ، دال هنوز اسلام را نفهمیده اسلام هزار و یک قانون دارد مسلمان بودن هزار و یک آداب 
دال هنوز آن قدر در رویاهایش غرق است که میخواهد زودتر دیپلم اش را بگیرد آرایشگر بشود و بازیگر 
یادش ندادند ،یاد نگرفته، هنوز نمیداند و آدمی که اول راه است با قانون آخر به راه هدایت اش نمیکنند 
من مخالف ام ، نگران ام نگران دال که به جای مسلمان شدن. اول قانون اخر را رعایت کند 
.
.
.
هرکجای دنیا باشی هر جوری که اسلام را بشناسی باید قدم قدم هضم اش کنی دوستش داشته باشی درک اش کنی و دست آدم ها را گرفته و نشاندن سر پله ی آخر میان بر نیست راه بند است !
حجاب پله ی آخر است ،  اسلام اگر بر قلب دختر کانادایی هم نازل بشود اول قلبش پذیرا میشود، درک میکند  ، عاشق می شود و بعد برای عشق و دین اش قدم قدم ، پله پله صعود میکند و آن سر دنیا هم که باشد بعد از نماز و روزه و احکام دین پله ی اخر و تکمیل کننده ی آن میشود حجاب 
.
دال نه کوچک است نه بزرگ ، دال فقط دین را یاد نگرفته 
 
دست دال را باید گرفت و قدم قدم دین را به او یاد داد ، دست دال را باید گرفت و قدم قدم عاشقی دین را به او یاد داد و گرنه می شود گشت ارشاد میشود قانون و حکم  که دلش برای هیچ کس نسوخته 
دست دال را باید گرفت ...
...........................................................................................
 
پ.ن : آهنگ ماه و ماهی حجت اشرف زاده را بشنوید ، بیت های علیرضا بدیع را حس کنید و هی چشمتان را ببندید و باز کنید و فکر کنید اندوه دلنشین تر از این و شادی دردناک تر از این هم مگر وجود دارد ؟
 تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی      اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی  
آه از نفس پاک تو و صبح نشابور               از چشم تو و حجره ی فیروزه تراشی
پلکی بزن ای مخزن اسرار که هر بار                فیروزه و الماس به آفاق بپاشی
ای باد سبک سار مرا بگذر و بگذار                  هشدار که آرامش ما را نخراشی
هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم           اندوه بزرگی ست چه باشی، چه نباشی
 

برچسب‌ها: چادرمشکی